صداي مردم مشهد …
در منطق اين افراد اگر کنسرت چند صد نفري يک خواننده لغو شود و يا چند ده نفر در يک پاساژ اقدام به رقص و آواز کنند و کسي با اينها برخورد کند، مقابله با مردم مشهد رخ داده است! اما اگر نمايندگان رسمي و قانوني اين شهر که توسط مردم انتخاب شدهاند، سخني بگويند که به مذاق ايشان خوش نميآيد، نماينده و صداي مردم نيستند و فاقد پايگاه اجتماعي به حساب ميآيند.
يکي از فعالان سياسي اصلاحطلب در گفتگو با روزنامه آرمان (97/4/2، ص6) گفته است: «اين واقعيت را بايد پذيرفت که مشهد آنگونه که نشان داده ميشود نيست. امروزه تصور ميشود صداي مشهد همان صدايي است که از سوي کانونهاي قدرت و تريبون در اين شهر شنيده ميشود، در صورتي که اينچنين نيست و اين صدا نميتواند نماينده مردم مشهد و مردم خراسان باشد بلکه صداي اقليتي است که از فضاي عمومي اين شهر مذهبي و زيارتي در جهت اهداف سياسي خود استفاده ميکند. مواضعي که گاه از برخي تريبونهاي مشهد اعلام ميشود مواضع مردم مشهد نيست زيرا هر صدايي نميتواند داراي پيشينه و جايگاه اجتماعي باشد.» جالب اينجاست که غالب مصاحبه در باب عملکرد دولت و ترميم کابينه است اما روزنامه آرمان ترجيح داده است تيتر اين گفتگو را از اين بخش کوتاه و معترضه انتخاب کند!
بدون شک اظهارات آقاي جوادي اکثريت مردم مشهد را متعجب خواهد کرد چرا که به نظر ميرسد ايشان با واقعيتهاي شهر مشهد آشنا نيست و يا در صدد کتمان آنهاست امروز در مشهد يک تريبون مهم نمازجمعه آن شهر است. امام جمعه محترم مشهد که با تازگي نمايندگي وليفقيه در استان خراسان رضوي را نيز به عهده گرفته، نماينده اکثريت مردم مشهد و استان خراسان رضوي در مجلس خبرگان رهبري ميباشد. اين بدان معناست عليرغم تمام شايعات و اهانتهايي که جريان اصلاحطلب و حامي دولت عليه آيتالله علمالهدي ساخته و پرداختهاند، مردم مشهد که از نزديک با ايشان حشر و نشر دارند و جداي از مواضع ايشان که ممکن است بعضا به آن منتقد باشند، مشي مردمي و ساده ايشان را به خوبي لمس ميکنند. از اين رو براي مجلس خبرگان، در حالي که در انتخابات اخير، ليست اصلاح طلبان نيز در مشهد توزيع ميشد، ايشان را اصلح دانستند!
علاوه بر آن هر هفته جمع کثيري از مردم مشهد در حرم رضوي براي نماز جمعه به ايشان اقتدا ميکنند! با اين حال جناب جوادي معتقد است صداي امام جمعه مشهد، صداي مردم مشهد نيست! دليل اين امر هم مشخص است، هنگامي فردي سخناني مخالف نظر اصلاحطلبان بيان کند، حتي اگر پشتوانه راي مردم را نيز داشته باشد صداي مردم نيست و در اين حالت اين آقايان دموکراسي و صندوق راي و انتخابات و … را وقعي نمينهند! اما در عين حال اگر جمعي محدود و حتي تنها يک استاد دانشگاه يا يک هنرپشه يا ورزشکار موافق مواضع اينان سخني بگويد آن را در بوق و کرنا کرده و سخن ملت شريف ميدانند!
تريبون مهم ديگر شهر مشهد در دستان حجتالاسلام رييسي توليت محترم آستان قدس رضوي است. در آخرين انتخابات رياست جمهوري آقاي رييسي در خراسان رضوي (و تقريبا به همين نسبت در شهر مشهد) 55 درصد و آقاي دکتر روحاني 41 درصد آرا را به خود اختصاص دادند! اين يعني توليت آستان قدس در شهر مشهد و استان خراسان رضوي از محبوبيت نسبي مورد نظر اهل دموکراسي برخوردار است. در واقع سخن ايشان را ميتوان بنابر قواعد دموکراسي سخن مردم مشهد دانست! البته روشن است به همان دليل پيش گفته چون آقاي رييسي مواضعش با اصلاحطلبان متفاوت است، راي مردم اينجا براي اينان ارزشي ندارد!
تريبون ديگر مشهد نيز نمايندگان محترم اين شهر در مجلس هستند که اتفاقا همگي اصولگرا و مخالف جريان اصلاحطلبي هستد! اينکه نماينده آن شهر نماينده مردم مشهد نيست را آقاي جوادي به عنوان يک فعال سياسي بايد توضيح دهند يا معناي آن قابل فهم باشد!! در جريان انتخابات مجلس نيز ليست اميد در مشهد وجود داشت اما مردم مشهد ترجيح دادند به نمايندگان اصولگرا اقبال نشان دهند!
در منطق اين افراد اگر جلسه چند صد نفره دانشجويي يا کنسرت چند صد نفري يک خواننده لغو شود و يا چند ده نفر در يک پاساژ اقدام به رقص و آواز کنند و کسي با اينها برخورد کند، مقابله با مردم مشهد رخ داده است! اما اگر نمايندگان رسمي و قانوني اين شهر که توسط مردم انتخاب شدهاند و راي مردم را با خود دارند، سخني بگويند که به مذاق ايشان خوش نميآيد، نماينده و صداي مردم نيستند و فاقد پايگاه اجتماعي به حساب ميآيند. «البته اين مساله تنها به مشهد ختم نميشود و در همه جاي کشور به نوعي» هر کس منتقد دولت و اصلاحات باشد حتي اگر راي مردم را داشته باشد از سوي جناب جوادي و دوستانش اين گونه معرفي ميشود: «يک طيف خاص صاحب تريبون و قدرت سعي دارند در ساختار قدرت و تصميمسازيهاي کلان کشور در جهت اهداف سياسي خود دخالت کنند و خود را به عنوان نماينده همه مردم معرفي ميکنند در حالي که فاقد پايگاه اجتماعي هستند»
در ادامه آقاي جوادي با لحني تهديد آميز ميگويد: «باز اين موضوع نيز به دولت بر ميگردد که بايد تکليف خود را با اين جريان در همه امور مشخص کند. دولت يا نميخواهد با اين جريان روبهرو شود يا اينکه قادر نيست در مقابل آن ايستادگي کند و در هر دو صورت بايد مواضع خود را روشن و صريح به مردم اعلام کند».
بازم هم به نظر آقاي جوادي دچار غفلت شده يا خود را به تغافل زده است، روزي نيست که دولت و حاميانش در سايتها و تريبونها و روزنامههايشان استهزا و شايعه و تهمتي عليه آيتالله علم الهدي و آقاي رييسي و ساير منتقدين خود به طور شفاف و صريح بيان نکنند! مرور سخنان رييسجمهور محترم و روزنامههاي حاميان ايشان در برابر منتقدان به خوبي ميزان سعه صدر و عدم تقابل با منتقدان را نشان ميدهد!
ضمن آنکه بر فرض آنکه اين افراد و جريانات در اقليت باشند، خوب است آقاي جواد به عنوان يک فعال سياسي به جاي پيشنهاد ايستادگي و برخورد با منتقدان، به طور علمي و منطقي به انتقادات آنها پاسخ دهد و صرف اينکه فلان فرد يا جريان پايگاه اجتماعي ندارد دليل نميشود تا سخني نگويد و پشت تريبون نرود! به خصوص آنکه دولت محترم و بيش از آن اصلاح طلبان داعيه دفاع از منتقد و آزادي بيان دارند!
.